خوش امدید به وبلاگ موچان جلس
ادرس دیگر ما
http://mochan-taleghan.20r.ir
http://mochan.20r.ir
http://www.mochan.ucom.ir
این وبلاگ را به دوستان خود معرفی کنید
------------
موچان
دهي است از دهستان پايين بخش طالقان شهرستان تهران واقع در 24
هزارگزي شهرک با 153 تن سکنه . آب آن از چشمه سار و راه آن مالرو است .
در این وبلاگ شما بیننده عزیز با روستای موچان و طالقان و روستاهای نزدیک موچان بیشتر آشنا خواهید شد..
اوقات شرعی
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
شهرستان طالقان، به مرکزیت شهر طالقان، یکی از شهرستانهای استان البرز ایران است. ناحیه طالقان زیستگاه حیات وحش وگونههای متنوع گیاهی است که واجد ارزشهای تفرجگاهی هستند ناحیه طالقان به غیر از آثار ارزشمند طبیعی که درخود جای دادهاست، اماکن زیارتی و تاریخی ارزشمندی نیز داردکه بر جاذبههای آن میافزایند.
تقسیمات کشوری:
شهرستان طالقان از سه بخش پایین طالقان، میان طالقان و بالا طالقان تشکیل شدهاست و دارای دهها روستا است که نامهای آن در پی میآید
حمام قديميدر بافت قديميشهرك از توابع طالقان قرار دارد. با توجه به سنگ نبشته موجود، حمام در سال 1261 هـ.ق در زمان قاجاريه احداث شد. مصالح بكار رفته در ساخت حمام، سنگ و ملات گل و آهك بود. فرم حمام تقريباً به شكل مستطيل است. ورودي بنا در ضلع جنوبي قرار دارد. بعد از عبور كردن از دالان، داخلي سربينه ميشويم كه يك حوض آب كوچك در وسط آن قرار دارد. با يك راهروي نسبتاً طولاني از داخل سربينه به بخش شست و شوخانه ميشويم. خزانه آب گرم در شمال و خزانه آب سرد در شمال شرقي اين قسمت قرار دارد.
*حمام روستای نویزک
حمام روستای نویزک مربوط به دوره قاجار است و در شهرستان ساوجبلاغ، بخش طالقان، روستای نویزک واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۷ اسفند ۱۳۸۱ با شمارهٔ ثبت ۷۶۱۸ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است
*حمام روستای بزج
* حمام روستای بزج مربوط به دوره قاجار است و در شهرستان ساوجبلاغ، بخش طالقان، روستای بزج واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۷ اسفند ۱۳۸۱ با شمارهٔ ثبت ۷۶۱۷ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است
*حمام روستای فشندک
*حمام روستای فشندک مربوط به دوره صفوی است و در شهرستان ساوجبلاغ، بخش طالقان، روستای فشندک واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۲ بهمن ۱۳۸۱ با شمارهٔ ثبت ۷۰۵۸ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است
در مرکز روستا حمام تاریخی نسبتا بزرگ فشندک در جهت شمال – جنوب واقع شده است . ورودی حمام در سمت غربی و باعمق راهرویی به طول سه مترو با چرخشی به سمت چپ به رختکن منتهی می شود.رختکن در جهت شرقی – غربی احداث شده ودر سه سمت شمالی ،شرقی و جنوبی دارای چهارطاق نما می باشد.رختکن حمام در سمت غربی به وسیله راهرویی نسبتا طولانی که عمق آن در حدود 5 متر میباشد به گرمخانه،متصل می شود . رختکن دارای چهارطاق نما و نسبتا وسیع می باشد.در جبهه شرقی گرمخانه خزینه حمام واقع شده و در طرفین آن اطاقهایی قرار دارد ،که بر وسعت و گنجایش گرمخانه می افزاید.
وجود فضاهای جانبی خزینه،نوعی ابداع و نوآوری در طراحی ساختمان بنای این حمام به شمار میرود. مصالح حمام تاریخی روستای فشندک از سنگ،ملات گچ،ساروج و آهک می باشد و در برخی از نقاط گنبد،آجر نیز به کار رفته است. طاق و تویزه های حمام دارای قوس جناغی و سقف تمام فضاهای حمام با گنبد عرق چین پوشیده شده است . بر بالای هر یک از گنبدها نورگیرهایی جهت انتقال روشنایی و تهویه هوا احداث شده است . بدنه نمای داخلی حمام با ملات گچ و آهک اندود شده است .وسعت زیاد حمام تاریخی فشندک ،حکایت از رونق اقتصادی و جمعیت فراوان این روستا در گذشته می نماید
با توجه به ویژگیهای نقشه و معماری حمام تاریخی فشندک و مقایسه آن با موارد مشابه در دیگر نقاط طالقان به نظر می رسد ،قدمت آن به اواسط دوره صفویه برسد.
*حمام روستای میر
*حمام روستای کلانک
*حمام روستای کلانک مربوط به اوایل دوره قاجار است و در شهرستان ساوجبلاغ، بخش طالقان، روستای کلانک واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۷ اسفند ۱۳۸۱ با شمارهٔ ثبت ۷۶۲۶ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است
* حمام روستای سنگ بن طالقان
حمام روستای سنگ بن طالقان مربوط به دوره قاجار است و در شهرستان ساوجبلاغ، بخش طالقان، روستای سنگ بن واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۲ بهمن ۱۳۸۱ با شمارهٔ ثبت ۷۲۳۱ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است
ازاوایل خرداد ماه تا اواسط شهریور ماه در روستای زیبایمان میتوان برداشت زردآلو را مشاهده کرد زردآلو های رسیده جمع آوری شده وجهت برگه کردن به خانه آورده می شود.
برگه کردن چیست؟
دو نیم کردن زرد آلو را جهت خشک کرد ن در گویش محلی برگه گویند .بعداز دونیم کردن زردالو آنها را روی سبدها گذاشته تا به مرور زمان خشک شده وهسته های شیرین زردالو راجمع اوری وبعداز شستن انها راشکسته همرا با نمک تف داده ودر سبد آجیلهای عید از مغز وپخته(برگه های خشک) این میوه استفاده میشود.
در داخل هسته مغز آن قرار دارد که طعم برخی از آن شیرین و برخی دیگر تلخ است.
همرو hemroo
کِنِس kenes
توت:
درنیمه دوم فصل بهار وباگرم شدن هواشکوفه های درختان بومی این منطقه نیزجای خود را به میوه ها میدهند یکی ازاین درختانیکه در این موقع از فصل بهار به ثمر مینشیند درخت توت میباشد شاید به جرات بتوان گفت جاذبه درخت توت نسبت به درختان دیگر در جذب افراد به این روستا دو چندان است.
طالقان منطقهای ییلاقی در میان رشته کوه البرز و در ۱۲۰ کیلومتری شمال غربی تهران است. هم اکنون در تقسیمات کشوری، طالقان یکی از بخشهای استان تهران است. طالقان از حدود ۸۰ روستا تشکیل شده است. مساحت منطقه طالقان حدود ۱۲۰۰ کیلومتر مربع است ودر ۳۶ درجه و ۱۲ دقیقه عرض شمالی و ۵۰ درجه و ۴۷ دقیقه طول شرقی، در شمال غرب شهر تهران قرار دارد. طالقان از سه بخش پایین طالقان، میان طالقان، و بالا طالقان تشکیل شدهاست.
موقيعت كشوري: استان البر ز ـ شهرستان طالقانـ پايين طالقان (ضلع جنوبي خاوري ). موقيت جغرافيايي: ضلع غربي جلگه طالقان وجنوب رود خانه شاهرود دررشته كوه البرز جنوبي و ارتفاع آن حدود 1850 متر از سطح درياست. طول و عرض جغرافيايي26درجه 13دقيقه عرض شمالي و 50 درجه 49 دقيقه طول شرقي. بلند ترين ارتفاع آن قله نواكوه حدود 3850متراز سطح درياست.
قدمت تاريخي : دوران قبل از اسلام حدود 1450 سال پيش.
مساحت آن: حدود 25/32 كيلومتر مربع.
آب وهوا : سرد و كوهستاني، ميزان بارش سالانه حدود ۴82ميليمتر و دما سالانه حداقل:15- درجه در شب و 4- درجه در روز و حداكثر 37 درجه در روز و 29 درجه در شب .
جمعيت ساكن: حدود 50 خانوار جمعيت شناور: حدود 2600 نفر با تردد زائرین نام محلي : نووه تكّي زبان: تاتي دين ومذهب : اسلام وشيعه گلگشت و ديدنيها: امامزاده ابراهيم (ع)، چنار دار (پير چنار)، اووس دار(چهل دختران)، آبشار فصلي دربند دره ،كوه وچشمه الرويا، پس چشمه، غار سياه بند (محل اتراق كوهنوردان).
ارژنگ قلعه در كوه ارژنگ يا ارچنك در جنوب روستاهاي ميناوند و باريكان ، قلعه منصور و قلعه كيقباد در شمال هرنج ، قلعه دختر در گته ده ، قلعه پراچان و قلعه فاليس ،امامزاده هارون در جوستان ، شاه محمد حنيفه در كركبود ،امامزاده زكريا در ميراش ،امامزاده ابراهيم در در تكيه ناوه و نيز امام زاده هاي روستاي هاي سيد آباد، اورازان، كش، كشته رود، كلاه رود، اسفاران، خچره، بقعه مير در وشته، و مقبر پيران در ديزان، مهران، گته ده و اوانك، بقاياي آسياب هاي آبي در برخي از روستاها و نيز آثار نهر بزرگ انتقال آب از طالقان به قزوين در امتداد قله هاي رشته كوه هاي جنوبي طالقان، بسيار ديدني است. اينك اجمالا مشخصات عمومي آثار باستاني طالقان آورده خواهد شدو سپسبه تدريج آثار باستاني مشروح تر بررسي خواهد شد.
جدول آثار باستاني طالقان:
قدمت
موقعیت جغرافیایی
نوع اثر
نام یا عنوان اثر
قاجاری
3200 متری جنوب غرب گردنه عسلک و در دامنه ارتفاعات یخچال و میش چال
سنگ نوشته (کتیبه)
سنگ نوشته قاجاری گردنه عسلک روستای گراب طالقان
قرون 4 و 5 هجری قمری
متصل به روستا و ضلع شمال آن
بنای ویرانه امامزاده
امامزاده اسماعیل و اسحاق(صالح) روستای گته ده طالقان
دوران تاریخی و اسلامی
200متری غرب روستای گته ده طالقان در ضلع شمالی جاده سراسری شرقی - غربی طالقان
قبرستان
قبرستان تاریخی روستای گته ده طالقان
دوران تاریخی و اسلامی
ارتفاعات جنوبی روستای گته ده و ضلع شمالی قلعه کهار
قلعه استقراری
قلعه دختر (دختر قلعه) روستای گته ده طالقان
اوایل دوره قاجار
ضلع شرقی روستای دهدر و مقابل مسجد جدیدالاحداث
حمام تاریخی
حمام تاریخی روستای دهدر طالقان
دوران تاریخی تا قرون 7 و 8 هجری
حد فاصل میان دوروستای دهدر و اسکان
قلعه استقراری
قلعه نوده یا قلعه کیان خاتون روستای دهدر طالقان
هزاره اول قبل از میلاد
1760 متری شمال شرق روستای دهدر
محوطه تاریخی
معصوم زاده پیر غلام و محوطهباستانی گندی آب روستای دهدر طالقان
قاجاری
حدفاصل میانروستاهای خچیره و گته ده
محوطه باستانی (قبرستان تاریخی )
محوطه باستانی لمبران طالقان
هزاره اول قبل از میلاد
مرکز و ضلع شمالی جاده مرکزی و شرقی - غربی روستای جوستان
امامزاده
تکیه قاجاری روستای جوستان طالقان
قرون 5 و 6 هجری قمری
در انتهای ضلع جنوب شرق روستای جوستان در شمال رودخانه شاهرود
امامزاده
امامزاده هارون روستای جوستان طالقان
هزاره اول قبل از میلاد
حدود 1 کیلومتری شمال شرق روستای جوستان و ضلع شرقی رودخانه شاهرود
محوطه باستانی
محوطه باستانی پوله چال روستای جوستان طالقان
قرون 9 و 10 هجری قمری
ضلع شمال شرق روستای مهران در محل قبرستان ده
بقعه تدفین
برج مقبره پیر جمشید روستای مهران طالقان
قرون 10و 11 هجری قمری
مرکزروستای دیزان و جنوب مسجد مرکز روستا
بقعه تدفین
برج مقبرهای (شیخ) حسین الهی روستای دیزان طالقان
هزاره اول و دوره تاریخی
ضلع جنوبی روستای ناریان
تپه باستانی
تپه باستانی قلاع کتی روستای ناریان طالقان
دوره اسماعیلیه و سلجوقیان
فاصله 10 کیلومتری غرب مسیر زمینی روستای پراچان و شرق امامزاده شاه محمد حنیفه
حمام مير طالقان
با اتمام عمليات مرمت و احيا حمام قاجاري مير طالقان ، مهمترين نماد تاريخي _ فرهنگي اين روستاي ديرينه تغيير كاربري داده و تبديل به محلي براي اقامت مسئولان شوراي روستا شده است .
عمليات ساماندهي اين حمام تاريخي كه داراي تمام ويژگي ها و معيارهاي طراحي شده در حمام هاي دوره قاجار است از اوايل سال جاري با اعتباري در حدود 150 ميليارد ريال آغاز شده و اكنون پس از گذشت 8 ماه فعاليت مداوم و مستمر در شرايط سخت عبور و مرور و حمل مصالح به اين بنا ،پايان يافته است .
اين حمام به گفته معاون حفظ و احيا سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري استان تهران نخستين بنايي است كه طي چند سال اخير ، با روندي مطلوب پيش رفته و در اجراي آن تاخيري ايجاد نشده است.
«قدير افروند» مهمترين دلايل پيشرفت مطلوب اين پروژه را واگذاري آن از بخش اماني به بخش پيماني دانست و افزود :«تجربه هاي گذشته ثابت كرده است پروژه هاي مرمتي كه پيش از اين اماني بودند به نتايج مطلوب نرسيده و برخي از اين پروژه ها پس از گذشت چندين سال هنوز به اتمام نرسيده است .به همين دليل با تغيير روند برنامه هاي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري اين پروژه ها از وضعيت اماني به پيماني تغيير يافته كه حمام طالقان نخستين اثر به ثمر رسيده اين تغيير برنامه ها محسوب مي شود. »
با احياي دوباره اين حمام يکي از آخرين بناهاي باقي مانده در اين روستاي تاريخي حفظ مي شود .
افروند با تاكيد براهميت احياي اين بناي تاريخي براي مردم اين روستا ،گفت :« اين حمام كه يكي از نمادهاي ماندگار و هويت بخش اين روستاي تاريخي است اكنون با پايان يافتن عمليات ساماندهي آن تغيير كاربري يافته و تبديل به مكاني براي اقامت اعضاي شوراي روستا شده است .»
مرمت اين حمام براي مردم اين روستا بسيار مهم تلقي شده بطوريكه به گفته « كيانوش تقي پور » ذي حساب سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري استان تهران كه از نزديك شاهد روند اجرايي اين پروژه بود مردم ازتمام مراحل مرمت و ساماندهي اين بنا عكس گرفته و فيلم برداري مي كردند تا براي دوستان و وابستگان خود در داخل و خارج از ايران بفرستند زيرا احيا اين اثر تاريخي را براي زنده نگهداشتن هويت تاريخي روستاي خود، بسيار مهم و حائز اهميت مي دانستند .»
وي افزود : « اگر مرمت و احياي آثار تاريخي روستاهاي طالقان ادامه پيدا كند اين شهرستان مي تواند به دليل دارا بودن جاذبه هاي طبيعي و تاريخي يكي از قطب هاي مهم گردشگري در استان تهران تبديل شود و تنها دراين صورت است كه حيات روستايي تداوم يافته و مهاجرت كاهش پيدا مي كند. »
حمام مير طالقان پيش از مرمت شرايط مناسبي نداشت و زير تلي از خاک و زباله مدفون شده بود .
«محمد بيرقي » كارشناس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري استان تهران و مسئول اجراي اين پروژه در اين باره گفت : « حمام تاريخي مير طالقان پيش از مرمت ، زير تلي از خاك مدفون شده بود كه براي نجات بخشي آن حدود 20 كاميون خاك و زباله از اين بنا خارج شد .»
وي افزود : «اگرچه مراحل مرمت و احياي اين بناي تاريخي به دليل دشواري در حمل ونقل مصالح دچار مشكلات متعددي شد اما همكاري مردم در رفع مشکلات موجب شد اين حمام تاريخي طي مدت كوتاهي به بهترين شكل مرمت و ساماندهي شود.»
امیر سرافراز ارتش اسلام شهید سرلشگر ولی اله فلاحی:
شهيد سرلشکر، ولي الله فلاحي، به سال 1310 خورشيدي، در کولج شهرستان طالقان به دنيا آمد. چهارده ساله بود که براي ادامه تحصيل به تهران رفت. سه سال اول دوره متوسطه را در دبيرستان علامه گذراند و سه سال دوم را در دبيرستان نظام.
در مهرماه سال 1330 به دانشکده افسري رفت. دوره کارشناسي علوم و فنون نظامي را سه ساله تمام کرد و با درجه ستوان دومي، خدمت خود را در نيروي زمين ارتش- در لشکر 92 زرهي اهواز- شروع کرد.
به سال 1337 به تهران بازگشت و در سمت فرماندهي گروهان دانشجويان و بعدتر، فرماندهي گردان دانشجويان دانشگاه نظام وقت، انجام وظيفه کرد. سالهاي 39 تا 43 را در آمريکا، با طي دوره پرسنل نظامي و دوره عالي آجوداني گذراند. تجربيات او در آمريکا باعث شد که دوره مقدماتي آجوداني را به سال 1341 و دوره عالي را به سال 1343- در دانشگاه نظام وقت- تاسيس کند.
به سال 1348 افسر عمليات منظم دايره عمليات ستاد نيروي زميني بود که به او ابلاغ مي شود دوره فرماندهي و ستاد (دافوس) را بگذراند. پس از اتمام دوره دافوس، مديريت دانشکده و فرماندهي و ستاد به وي واگذار شد و هشت سال در اين مقام ماند. به سال 1351 به عنوان افسر ايراني ناظر صلح سازمان ملل در آتش بس ويتنام، با درجه سرهنگ دومي- به همراه گروه ديگري از افسران ايراني- به آن کشور رفت و تا اواسط سال 1353 در آنجا ماند.
پس از بازگشت از ويتنام، دو مرتبه در دانشکده فرماندهي و ستاد به تدريس ادامه داد تا آنکه به تاريخ 12 مهر 1357، به درجه سرتيپي ارتقا پيدا کرد و در سمت معاونت فرماندهي مرکز پياده شيراز مشغول کار شد.
حضور فلاحي در شيراز همزمان بود با مبارزات انقلابي مردم عليه رژيم پهلوي. اصرار و پيگيريهاي او باعث شد دستور حکومت نظامي در شيراز لغو شود. با اين حکم نيروهاي ارتش از سطح شهر جمع شدند و مسئوليت بر عهده شهرباني گذارده شد. فرمانده وقت مرکز پياده شيراز، سرلشکر ده پناه، به تاريخ 22 بهمن 1357 دستوري صادر مي کند با اين مضمون “شهرباني از تيراندازي به سمت مردم پرهيز کند”، اما به رغم اين دستور و بدون توجه به پيگيريهاي شهيد فلاحي مبني بر جلوگيري از برقراري حکومت نظامي در شيراز، مشتي انقلابي نماي شتابزده، مي گويند فلاحي ضد انقلاب است و او و خانواده اش را به قتل تهديد مي کنند.
با پيروزي انقلاب اسلامي، حکم بازنشستگي سرتيپ فلاحي صادر مي شود ولي با اصرار و حکم سپهبد شهيد قرني- اولين رئيس ستاد مشترک- و موافقت هاي شوراي عالي انقلاب اسلامي، به خدمت اعاده و با عنوان فرمانده نيروي زميني به خدمت خود در ارتش ادامه مي دهد.
در اواخر سال 1357، چند روز پس از انتصاب تيمسار فلاحي به فرماندهي نيروي زميني، گروهک هاي تجزيه طلب، پادگان سنندج را محاصره مي کنند. افسر نگهبان بلافاصله با کميته انقلاب تماس مي گيرد و دستور مي گيرد که با همان دو گروهان مستقر در پادگان مقاومت کند. صبح روز 25 اسفند 1357، تيمسار فلاحي از حمله به پادگان سنندج باخبر مي شود و با مراجعه به لشکر يکم گارد سابق مستقر در لويزان درصدد جمع آوري نيرو قرار مي گيرد و در عرض يک روز سه گردان سازماندهي مي کند و آنها را به کرمانشاه و بعد سنندج مي فرستد.
شش ماه بعد، در سحرگاه 24 مرداد 1358 شهر پاوه به محاصره گروهي نزديک به 5000 نفر مهاجم- که تعدادي از آنها چريک هاي مارکسيست فدايي خلق بودند- در مي آيد. تيمسار فلاحي به همراه شهيد دکتر مصطفي چمران و فرمانده سپاه پاسداران، با هلي کوپتر خود را به پاوه مي رسانند. دامنه تهاجم تا به سنندج کشيده شده است. از سنندج خبر مي رسد که يکي از گروهک هاي مسلح غيرقانوني مستقر در کردستان، با همکاري حزب دموکرات، زنان سنندج را به گروگان گرفته و با هجوم به پادگان، سربازان را خلع سلاح کرده است.
امام (ره) در 28 مرداد 1358 ابلاغ مي کنند که اشرار سريعا و با تمام قوا سرکوب شوند. سرانجام به ساعت 6 بامداد روز 28 مرداد 1358 شهر پاوه دوباره به دست نيروهاي ارتشي و بسيجي آزاد مي شود و عناصر ضدانقلاب متواري مي گردند.
فلاحي در نامه هايش سختي اوضاع در غائله کردستان و منطقه پاوه را چنين توصيف مي کند:
مهاجمان وارد بخشي از شهر پاوه شده بودند. [آنها] پزشکان و حتي بيماران را سر بريده بودند.
سر يک پاسدار را با موزاييک از گردنش جدا کرده بودند. شهر در آستانه سقوط بود.
و در توصيفي موجز و دقيق مي نويسد:
نيمه هاي شب آخرين پيام شهيد چمران را دريافت کردم. هنوز هم آن را با خود دارم. فقط نوشته بود: “تيمسار فلاحي! خداحافظ، خداحافظ، خداحافظ” و جاي ديگري اشاره مي کند:
من و چمران روزه بوديم. از افطار که خبري نبود، سحر هم که چيزي نخورديم. سحر از داخل آفتابه توالت آب خوردم تا بتوانم روز بعد را روزه بگيرم. اين اوضاع شهر بود...
فلاحي در کشاکش درگيري با گروهک هاي مسلح نيز از هجمه انقلابي نماها مصون نماند. اين اتهامات هنگامي به او نسبت داده شد که مشغول سازماندهي نيروي زميني، براي مقابله با نيروهاي مسلح کردستان بود. فلاحي در قسمتي از نامه اش به هادوي- دادستان وقت انقلاب- در پاسخ به اتهامات چنين نوشت:
تاريخ انقلاب ايران و ملت حق شناس و کبير ايران، درباره سرتيپ ولي فلاحي بعد از اوقضاوت خواهد کرد و سرانجام قضاوت نهايي در رستاخيز الهي و با راي خدا اعلام خواهد شد...
اين هجمه عليه فلاحي با نسبت دادن اتهاماتي چون ضدانقلابي، برانداز و... و بيان جملاتي چون “کارنامه سياه و مشکوک تيمسار فلاحي” ادامه پيدا کرد تا اينکه او قاطعانه در ارديبهشت 1359 پاسخي به مطبوعات ارسال کرد و با صلابت و پرشکوه نوشت:
با اراده ملت و رهبر انقلاب خدمت را پذيرفته ام و در اين راه نه از مرگ هراسي دارم و نه از سرزنش هاي اهل زمان.
سال 1359 فرا مي رسد. سپهبد قرني در اين سال ترور مي شود و به تاريخ 29 خرداد 1359 حکم جانشيني رياست ستاد مشترک ارتش جمهوري اسلامي ايران به سرلشکر فلاحي ابلاغ مي شود. ابوالحسن بني صدر- اولين رئيس جمهور جمهوري اسلامي ايران- از مقام فرماندهي کل قوا عزل مي شود و اختيارت او طي نامه اي از حضرت امام(ره)، به تاريخ 21/3/1360 به تيمسار فلاحي تفويض مي شود.
31 شهريور 1359، نيروي زميني عراق وارد خاک ايران مي شود. با دستور سرلشکر فلاحي، لشکر 16 زرهي قزوين تجهيزات خود را سريعا به منطقه مي فرستد. فلاحي در اين زمان مرتبا از جبهه هاي شمال غرب تا جنوب غرب بازديد مي کند.
او در کنار بازديدهاي مکرر از مناطق عملياتي، به طور مستقيم در نبرد سوسنگرد، عمليات تپه چشمه، عمليات نصر، الله اکبر، عمليات طراح در اهواز، عمليات تصرف نوسود و آزادسازي بستان و... شرکت مي کند.
به تاريخ يکم مهر 1360، با حضور لشکر 77 خراسان و تيپ 37 زرهي شيراز و گردان هاي تانک لشکرهاي 16 زرهي قزوين و 92 زرهي اهواز، عمليات ثامن الائمه با نظارت مستقيم تيمسار فلاحي آغاز مي شود.
عمليات به ساعت يک دقيقه بامداد روز پنجم مهرماه 1360 آغاز مي شود و به ساعت 20:6 بامداد روز ششم مهرماه، با پيام فرمانده تيپ دوم، جزيره آبادان پس از يک سال محاصره، آزاد مي شود.
چند ساعت پس از آزادسازي جزيره آبادان، فلاحي با فرماندهان تيپ هاي يک و 2 و 3 لشکر 77 خراسان، فرمانده توپخانه لشکري، فرماندهان پشتيباني خدمات رزمي، روساي ارکان ستاد لشکر 77، فرمانده تيپ 37 زرهي شيراز، فرماندهان گردان هاي تانک لشکرهاي 16 و 92 و فرمانده لشکر 77، جلسه اي تشکيل مي دهد و اقدامات بعدي را به آنها توصيه مي کند.
بعد از جلسه، به درخواست سرهنگ کهتري، از مناطق آزاد شده بازديد مي کند. مي گويند فلاحي از جاده اي به سمت آبادان مي رفت که هميشه آرزو مي کرد روزي از وجود عراقي ها پاکش کند.
صبح روز بعد، يعني 7 مهرماه 1360، در قرارگاه عملياتي لشکر 77 در ماهشهر، رژه اسراي عراقي را سان مي بيند و همانجا لشکر 77 خراسان را به نام امام هشتم، لشکر 77 پيروز ثامن الائمه مي خواند.
بعد از مراسم رژه، فلاحي به همراه سرهنگ نامجو (وزير دفاع وقت)، سرهنگ فکوري و تيمسار ظهيرنژاد به قرارگاه لشکر 92 مستقر در اهواز مي روند. نهار مي خورند و آماده مي شوند براي رفتن به فرودگاه و از آنجا، عزيمت به تهران. تيمسار ظهيرنژاد از مسافرت با هواپيما امتناع مي کند و بقيه- يعني نامجو، فلاحي، فکوري و کلاهدوز- به فرودگاه مي روند. شهيد جهان آرا را در فرودگاه مي بينند. هواپيماي اختصاصي آنها آمادگي پرواز ندارد. خلبان هواپيما مي گويد: “نشان دهنده هواپيما از کار افتاده.” سرهنگ خلبان شهيد فکوري نيز گفته خلبان را تاييد مي کند. خلبان به فلاحي پيشنهاد مي دهد که صبح زود حرکت کنند تا اول وقت در تهران باشند.
از هواپيما که خارج مي شوند، روي پلکان، فلاحي چشمش به يک فروند هواپيماي130 -c مي افتد. هواپيماي مذکور براي انتقال پيکر شهدا و مجروحين به تهران در نظر گرفته شده. تيمسار پيشنهاد پرواز با آن هواپيما را مي دهد. مي گويد: همين خوب است. شهدا را هم مشايعت مي کنيم.
هواپيما با نيم ساعت تاخير حرکت خواهد کرد. فلاحي به همراهش ستوانيار هوشنگ بابايي مي گويد: برو آن ماشين بليزر را از آن سرباز بگير و شخصا ببر به مقر فرماندهي و تحويل بده. هنوز نيم ساعت وقت هست. برو و برگرد.
حاجي بابايي به دستور فرمانده، خارج مي شود. به در خروجي فرودگاه که مي رسد زني و پيرمردي را مي بيند که مجروحي بر دست دارند و التماس به مامورين فرودگاه مي کنند که اجازه بدهند با هواپيما بروند تهران، ولي مامورين مانع شده اند. حاجي بابايي بر مي گردد پيش فلاحي و ماجرا را براي او تعريف مي کند. فلاحي دستور مي دهد آنها را به داخل راه بدهند. حاجي بابايي دستور را ابلاغ مي کند و ماشين را مي راند به سمت مقر فرماندهي.
ميانه هاي راه چرخ ماشين پنچر مي شود و حاجي بابايي که معطل گرفتن پنچري چرخ شده، با تاخير به فرودگاه بر مي گردد. وقتي مي رسد، هواپيما را مي بيند که در غروب ساعت هفت عصر، در آسمان اهواز اوج گرفته و چون قطره جيوه اي در سرخي آسمان حل مي شود.
هواپيما تا 80 مايلي تهران به آسودگي پرواز مي کند. خلبان با برج مهرآباد تماس مي گيرد و اجازه کم کردن ارتفاع پرواز را مي خواهد. موافقت مي شود. 15 مايلي تهران. خلبان دوباره مي خواهد ارتفاع را کمتر کند. باز موافقت مي شود. ارتفاع تا 8500 پايي زمين پايين مي آيد. به محض کم شدن ارتفاع هر چهار موتور هواپيما از کار مي افتد. زحمت كش بود . صمیمانه دلش میخواست خدمت كند . علاقمند به حفظ جمهوری اسلامی ایران بود و تا آنجائیكه در توان داشت سعی میكرد كه هماهنگی لازم را در بین نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران و سایر نیروها مانند سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و دیگر نیروهای مردمی بوجود بیاورد.
نامه شهید سرلشگر فلاحی به فرزندش،
... فرزندم, مكرم ترين شما, پاكترين شماست. خواجة كائنات محمد امين ميفرمايد: « عزيزترين شما نزد خدا, سودمندترين شما هستند. » و من ميگويم بر اساس اصول موصوف چنان زندگي كن كه هرگز از گذشته پشيمان نباشي. همه موجودات آفريدة پروردگارند, مبادا آنها را پست بداني. فرزندم, دين يك ضرورت اجتماعي است و من پس از ۹ سال كاووش در اديان, اسلام را برگزيدم. مردم را به زبان و كردارت ميازار. اعضاي مادي انسان فقط خلق شدهاند تا انديشه انساني متجلي گردد و كالبد انسان جلوهگاه انديشه انسان است. ميخواهم جز به پيشگاه خداوند در برابر كسي سر تعظيم فرود نياوري و هرگز كاري را نيمه رها مكني و كاري را كه قادر به انجامش نيستي در موردش صحبت نكن. سرانجام چنان زندگي كن كه در مرحله ارتحال قهرمانانه و مشتاقانه به آفريدگار كائنات ملحق گردي.
فرازی از وصيت نامه شهید بزرگوار امیرارتش اسلام سرلشگر فلاحی،
بسم الله الرحمن الرحيم به نام خدا, به نام ايران, به نام اسلام ... به نام رهبر انقلاب حضرت آيت الله امام روح الله خميني. وصيت من اجراي فرمان خدا, كتاب خدا و قانون مدني جمهوري اسلامي ايران است. زندگينامه و كارنامه من, قضاوت ملت ايران به ويژه ارتش ايران است. هيچ آرزوي دوري در اين جهان هستي به جز كمال انقلاب و كمال جهاد اكبر ندارم. همسر و فرزندان و پدر و مادر و برادران و خواهرم و برادرزادگان و ... را به خداوند و به ملت ايران ميسپارم. از همه ميخواهم مرا ببخشند و من نيز همه را ميبخشم.
سید محمود طالقانی در پانزده اسفند 1289 در طالقان قزوین، در روستای گیلیرد زاده شد. پدر وی آیت الله سید ابوالحسن طالقانی، از دانش آموختگان حوزه علمیه نجف و از شاگردان مجدد شیرازی و علامه سید اسماعیل صدر بود. از وی چهار کتاب، به نام های السیاسه الحسینیه، کیمیای هستی، محاکمه حجاب و مقاله اثنی عشریه بر جای مانده است. وی به همراه عباسقلی بازرگان، پدر مهندس بازرگان، مجلسی برای تبلیغ اسلام و احتجاج با مخالفان سامان داد که در آن، شمار کثیری از مسیحیان، یهودیان و پیروان دیگر آیین ها شرکت می کردند و با حضور مردم به مناظره می پرداختند؛ به گونه ای که عده ای نیز مسلمان شدند؛ اما با اقداماتی که از سوی دولت انجام گرفت، محافل تبلیغی آنان تعطیل و پنهانی شد.
طالقانی برای تحصیل علوم دینی به حوزه علمیه قم و پس از آن نجف رفت. از اساتید وی می توان آیات اسلام شیخ عبدالکریم حائری، سید محمد حجت کوه کمری، سید محمد تقی خوانساری، سید ابوالحسن اصفهانی، آقا ضیاء عراقی و شیخ محمد حسین غروی کمپانی را نام برد. وی از جانب آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی در نجف و آیت الله شیخ عبدالکریم حائری در قم، اجازه اجتهاد یافت.
کارنامه زندگی طالقانی به تمامی مبارزه، زندان و تبعید است. گویی شخصیت وی با سکوت و سکون نا آشنا بوده است. نویسنده کتاب، وی را نخستین زندانی سیاسی می داند که در زمان رضا شاه، به جرم دفاع از زن محجبه ای که مأموران رضا شاه به وی توهین کرده، قصد برداشتن چادر وی را داشتند، دستگیر و زندانی شد. آنان عدم جواز حمل عمامه از جانب وی را بهانه دستگیری او قرار داده بودند.
طالقانی به جهت مخالفت با انقلاب سفید شاه، در بهمن 1341 دستگیر و زندانی شد. او در ایام محرم تظاهرات های سیاسی - مذهبی را هدایت و سخنرانی های پرشوری ایراد می کرد؛ به گونه ای که توسط رژیم دستگیر و زندانی شد. دستگیری وی عکس العمل بسیاری علما را به دنبال داشت از جمله امام خمینی در مورد دستگیری ایشان و برخی دیگر از اعضای نهضت آزادی در اطلاعیه ای نوشت: اینجانب و اشخاص با وجدان و با دیانت متأسفیم از مظلومیت این اشخاص که به جرم دفاع از اسلام و قانون اساسی، محکوم به حبس های طویل المدت شده و باید با حال پیری و نقاهت در زندان، برای اطفای شهوات دیگران به سر برند.
طالقانی علاوه بر زندان، مجازات هایی همچون تبعید را نیز تحمل کرده بود. وی مدت شش ماه در زابل و یک سال در بافت تبعید بود.
فعالیت های طالقانی گسترده و متنوع است. وی از تمامی فرصت هایی که گمان می برد، به افزایش آگاهی جوانان و بهبود بینش و نگاه آنان نسبت به اسلام کمک می کند، بهره می برد.
در سال 1320 که رضا خان تبعید شد و فضای سیاسی آزادی خوبی یافت، طالقانی با همکاری یکی از فرهنگیان، کانون اسلام را بنیان نهاد که از جمله اعضای اصلی آن مهندس مهدی بازرگان، دکتر یدالله سحابی، حجت الاسلام عبدالحسین ابن الدین و علی اردلان بودند. در این کانون، مباحث دینی و علمی مطرح می شد. طالقانی تفسیر قرآن می گفت و بازرگان بحث علمی مطهرات در اسلام را مطرح می کرد. مجله دانش آموز نیز از سوی کانون منتشر می شد و افزون بر آن، کلاس های درس و انجمن های خیریه، برای کمک به فقرا در زمان جنگ نیز دایر شده بود.
طالقانی افزون بر جلسات کانون اسلام، در انجمن اسلامی دانشجویان نیز شرکت داشت. انگیزه اصلی وی از شرکت در این انجمن، برداشتن دیوار جدایی میان دانشجویان و طلاب علوم دینی بود. وی بیشترین ارتباط را با جوانان برقرار می کرد و بر این عقیده بود که باید قرآن را وارد زندگی و جامعه کرد. این انجمن، همچنین برای مقابله با تبلیغ زیاد توده ای ها و بهایی ها در میان دانشجویان تشکیل گردید و اهداف آن عبارت بود از: اصلاح جامعه بر طبق دستورات اسلام، کوشش در ایجاد دوستی و اتحاد بین افراد مسلمان، مخصوصاً جوانان روشنفکر، انتشار حقایق اسلام به وسیله ایجاد موءسسات تبلیغاتی و نشر مطبوعات و مبارزه با خرافات. این انجمن از وعاظ و اساتید و نویسندگان دعوت به همکاری می کرد و طالقانی از جمله این افراد بود.
از مراکز دیگری که طالقانی با جوانان و دانشجویان ارتباط برقرار می ساخت، مدرسه سپهسالار (شهید مطهری کنونی) بود که محل برخورد دو دسته دانشجویان رشته های علوم قدیم و جدید در تهران بود. طالقانی روی یکی از سکوهای نزدیک کتابخانه مدرسه و دانشکده معقول و منقول که محل تراکم رفت و آمد دانشجویان و اهل علم بود می نشست و جوانان دور او جمع شده، از او سوال می کردند و او با تکیه بر آیات قرآن، مناسب با مسائل روز، به آنها پاسخ می گفت.
تحولی که طالقانی در مساجد ایجاد کرد، مثال زدنی است. وی درب مساجد را به روی جوانان تحصیل کرده و دانشجو باز کرد. مسجد هدایت که طالقانی در آن فعالیت می کرد، پایگاه جوانان و دانشجویان و نخستین مرکز هدایت جوانان و روشنفکران به حساب می آمد. طالقانی علت پایه گذاری مسجد را روشنگری جوانان با قرآن، اسلام اصیل و آشنا کردن جوانان با سرچشمه، منبع و اصل دین (قرآن و سنت پیامبر و ائمه هدی) می داند. وی سخنرانان غیر روحانی را به مسجد کشاند و خود پای سخنرانی آنان می نشست.
دانشسرای تعلیمات دینی، با هدف تربیت معلم تعلیمات دینی برای مدارس که به اهتمام دکتر سحابی تاسیس شد، انجمن اسلامی معلمان، انجمن ماهانه دینی(1341 - 1339) که مورد توجه فراوان واقع شده بود، از دیگر مراکزی بود که طالقانی در آنها فعالیت می کرد.
مطهری معتقد است: «پایه گذار آشنایی نسل جوان با اسلام، نه من هستم و نه شریعتی، بلکه طالقانی و بازرگان هستند که این راه را باز کردند و ما بعدها به دنبال آنها حرکت کردیم».(ص67)
آیت الله طالقانی، افزون بر حساسیت نسبت به امور معنوی جامعه، به ویژه جوانان، به وقایع سیاسی و اجتماعی ایران و جهان اسلام نیز اهمیت می داد؛ برای مثال، واکنش طالقانی در برابر قضیه آذربایجان به گونه ای بود که به آنجا رفت و نمایندگان ملت و قوای ارتش را برای مقابله با دموکرات ها تشویق می کرد. گزارش مشاهدات سفر او در مجله آئین اسلام، با عنوان «مشاهدات من در آذربایجان» به چاپ رسیده است. این سفر اهتمام طالقانی برای آگاهی بخشی به جوانان و دانشجویان مسلمان را بیشتر کرد.
طالقانی علاوه بر فعالیت های داخلی، در قبال مسائل خارجی ایران نیز واکنش نشان می داد. وی عضو هیئت مدیره جمعیت اتحادیه مسلمین ایران بود که در مسائل سیاسی و اجتماعی کشورهای اسلامی اعلام نظر می کرد؛ برای مثال از استقلال و آزادی کشمیر، الجزایر و فلسطین حمایت کرد. وی در سال 1331 به نمایندگی از ایران در کنگره ملت های مسلمان در کراچی شرکت کرد و در سال 1338و 1340 همراه هیئتی دیگر، در کنگره عمومی اسلامی در بیت المقدس حضور یافت و با در دست داشتن ریاست جلسه ششم، از ضرورت اتحاد کشورهای اسلامی و خطر استعمار و صهیونیسم سخن گفت. وی بارها در برابر حوادث فسلطین، الجزایر و مصر موضع گرفت.
با تأسیس نهضت آزادی ایران، طالقانی نیز با دعوت موءسسان حزب به آنان پیوست. از نظر او ضرورت تأسیس چنین احزابی این بود که با رواج هر چه بیشتر افکار و ایدئولوژی های اجتماعی، عناوین نژادی و سنن عاطفی و ملی ضعیف تر می شود و جوامع به تشکل های مبتنی بر عقیده و نظر احتیاج بیشتری می یابند. او تا سال 1357 عضو این نهضت بود.
طالقانی حتی در زندان نیز بیکار نبود و برای زندانیان تفسیر قرآن می گفت. او بخش هایی از کتاب «پرتوی از قرآن» را در زندان نوشت. نماز جماعت اقامه می کرد و نماز عید فطر را باشکوه، همراه سخنرانی برپا داشت. در ایام محرم نیز جلسات سخنرانی و سینه زنی برپا می کرد. وی همچنین با وجود حضور برخی اعضای حزب توده در زندان، تریبون آزاد گذاشته بود تا افراد حرف های خود را به طور مستدل بزنند.
طالقانی پس از وقوع انقلاب اسلامی ایران نیز اقداماتی داشت که از جمله آنها می توان به موارد زیر اشاره کرد: برپا کننده راهپیمایی تاسوعا و عاشورا، رئیس شورای انقلاب، بنیادگذار نماز جمعه در ایران، نخستین امام جمعه تهران، مبتکر مجلس خبرگان قانون اساسی، نماینده اول مردم تهران در مجلس خبرگان و طراح شوراهای مردمی.
آیت الله طالقانی سه مسئولیت رسمی به عهده گرفت: عضویت در شورای انقلاب، امامت جمعه تهران و عضویت در مجلس بررسی نهایی قانون اساسی جمهوری اسلامی. پس از گذشت شش ماه از انقلاب، وی به امام خمینی پیشنهاد کرد که نماز جمعه در ایران برگزار شود. او مکان نماز جمعه را دانشگاه تهران انتخاب کرد، تا از این رهگذر، نمازگزاران را به دانشگاه بکشاند و دانشگاهیان را به صف نماز بیاورد.
سرانجام طالقانی در بامداد نوزده شهریور 1358 دار فانی را وداع گفت. امام خمینی در پیامی که به مناسبت درگذشت وی فرستاد، چنین گفت: «... او برای اسلام به منزله حضرت ابوذر بود. زبان گویای او، چون شمشیر مالک اشتر برنده بود و کوبنده، مرگ او زودرس بود و عمر او با برکت....».
بسیاری از مورخان محلی طالقان مانند مرحوم میر ابوالقاسمی و برنگی تلاش کرده اند تا با استناد به کتاب ها و اسناد تاریخی تاریخچه ای را که شایسته طالقان باشد برایش بنگارند. طالقان شاید از آن جهت اهمیت بسیاری یافته است که بر اساس پیشگویی های مذهبی خاستگاه گنج های طالقان (۲۴ نفر از ۳۱۳ نفر یاران امام زمان (ع)) و مخصوصا شعیب ابن صالح فرمانده سپاه آن حضرت است که برای تعیین آینده بشراهمیت ویژه ای دارد. اما آنها با یک مشکل اساسی در این زمینه برخورد کرده بودند و آن نبودن یکپارچگی تاریخی مابین گزارش های موجود بود که وقایع نگاری را برای طالقان بسیار مشکل می نمود. مرحوم حبیب اله برنگی علت این امر را در دو چیز می دانست. نخست اینکه طالقان بخشی کوچکی از خاک پهناور ایران زمین بوده و تاریخ نگاران با توجه به وسعت کم خاک اهمیت کمی برای آن قائل بودند و ترجیح می دادند که راجع به نقاط مهمتر و تاریخ سازتری از مملکت وقایع نگاری کنند. دوم اینکه طالقان به دلیل کوهستانی و سردسیر بودن و همچنین کمبود خاک مناسب برای کشاورزی از نظر اقتصادی بسیار ضعیف بوده و مالیات قابل توجهی برای دولت ها فراهم نمی کرد تا نقش قابل توجهی در فعالیت های سیاسی بازی نماید. طبیعتا تاریخ نگاری آن نیز به طبع مورد توجه قرار نمی گرفته است. در این نوشتار می خواهیم از منظر دیگری به تاریخ طالقان بنگریم و علت دیگری را برای این عدم توجه به طالقان بیان کنیم که توسط مورخان پیشین به دلیل فقدان اسناد تاریخی مغفول مانده است.حقیقت این است که طالقان در میان دو گسل طالقان و الموت قرار گرفته است. این دو گسل به ترتیب باعث دو زلزله ویرانگر در طالقان شده است که تاریخ طالقان را به شدت تحت تاثیر قرارداده است و بدون آگاهی از آن ها تحلیل تاریخ طالقان امکان پذیر نمی باشد.
زلزله اول
گسل طالقان حدود ۱۰۰۰ سال پیش یعنی درست در روز پنج شنبه ۴ اسفند ۳۳۶ شمسی (۲۶ ذیقعده ۳۴۶ قمری برابر با ۲۳ فوریه ۹۵۸ میلادی) بزرگترین زلزله تاریخ ایران با بزرگی تخمین زده شده ۷/۷ ریشتر را باعث شده است که به گواه تاریخ در طالقان فقط ۵ تا ۳۰ نفر زنده ماندند و تمدن پیشین طالقان بطور کلی نابود شد. شاید تنها نام محل های مهم مانند رودها و غیره تنها بازمانده پس از زلزله بوده است. آثار روستاهای مخروبه زیادی در طالقان وجود دارد که احتمالا بازمانده این زلزله ویرانگر می باشند مانند روستای اندس کرود که در اثر این زلزله نابود شده و آثار بدست آمده در آن مانند سکه های یافته شده به این دوره تعلق دارد. علت این تلفات بالا سرمای زمستان و وقوع آن در ساعات تاریکی شب بوده که تقریبا همه مردم را زیر سقف ها گرفتار نموده است. سایت زلزله شناسی با توجه به اسناد تاریخی این زلزله را اینگونه توصیف می نماید:
زمین لرزه ی سال ۳۴۶ هجری قمری، زمین لرزه ای ویرانگر و سهمگین بوده که از سرچشمه های جاجرود تا طالقان رود در شمال باختری کرج همراه با قسمت بزرگی از شهر ری، ۱۵۰ شهر و روستای شمیران، لشگرک، واریان و طالقان را ویران کرده و هزاران نفر کشته بر جای گذاشته است. سنگ ریزش و کوه لغزش حاصل از این زمین لرزه در کوه های شمال تهران رودخانه ها را مسدود کرده و در گستره شمال تهران زمین شکاف برداشته است. بعد از این زمین لرزه در طالقان تنها ۳۰ نفر توانستند جان سالم به در برند. به احتمال قوی این زمین لرزه ویرانگر و بزرگ با گسله شدگی روی زمین درازی همراه بوده است. این زمین لرزه تا فاصله ی ۴۰۰ کیلومتری به خوبی احساس شده و پسلرزه های آن روزها ادامه داشته است.
منطقه كوهستاني طالقان، به فاصله 90 كيلومتري از کرج مرکز استان البرز ، دره كوهستاني و بزرگي بين دو رشته كوه واقع در طرفين آن (رشته كوه طالقان در جنوب و رشته كوه البرز مركزي در شمال) و از غرب ارتفاعات كندوان جاده كرج به چالوس تا 40 كيلومتري شرق قزوين گسترده است. رودخانه شاهرود قلب تپنده و مهمترين جريان آبي طالقان، از جمع شدن دهها نهر كوچك و بزرگ كوهپايه هاي دره طالقان تشكيل شده و از شمال شرقي به جنوب غربي در حال جريان است. در مرکز و پائين طالقان، درياچه و سد طالقان، مهمترين ويزگي منطقه مي باشد. طول و عرض جغرافيائي طالقان به ترتيب، 36 درجه و 12 دقيقه عرض شمالي و 50 درجه و 29 دقيقه طول شرقي اعلام شده است
تصويري از سلسله کوه هاي البرز مرکزي طالقان - شاه البرز در سمت راست و کوه هاي خاس در سمت چپ
" گردنه «عسلك» در شرقي ترين قسمت طالقان منتهي به جاده چالوس و گردنه «انگه» در غربي ترين نقطه طالقان، تقريباً 80 كيلومتر فاصله دارند و عرض طالقان از گردنه دوزخ دره واقع در خط الرس كوهاي طالقان جنوبي تا خط الرس كوهاي البرز مركزي واقع در شمال طالقان حدود 20 كيلومتر مي باشد. قله ي زيباي شاه البرز به ارتفاع 4250 متر در وسط و دو قله كوه خاس (خسي چال) با ارتفاع بيش از چهار هزار متر،در سمت چپ رشته كوه البرز مركزي طالقان واقع شده است. كوه كل سنگ (با تلفظ كله سنگ) ما بين قله هاي خاس و شمال سد طالقان - بالاي روستاي سوهان- بسان دژي استوار، در قلب طالقان، قرار دارد <::::: ادامه مطلب :::::> :: موضوعات مرتبط:
دانستنیهای طالقان , ,
:: برچسبها:
منطقه كوهستاني طالقان ,
درباره شهرستان طالقان ,
عروسی در طالقان شامل زنجیره ای از مراسم است که زیبایی خاصی دارد و در زندگی افراد موجب تغییر روحیه و شادمانی فوق العاده ای می شده است. امروزه این مراسم در حال فراموشی یا تغییر در نحوه برگزاری است. برادر فاضلم جناب آقای مهندس علی برنگی در میان یادداشت های پدرم یادداشتی راجع به این مراسم یافت که نسبتا کامل بود ولی نیاز به باز نویسی، تصحیح و تکمیل داشت. از آنجاییکه جزییات چنین مراسمی در هیچ جای دیگری با این دقت بیان نشده است بنده تصمیم گرفتم تا این متن را تکمیل و تصحیح نمایم تا یادگاری برای نسل آینده بماند. مرحوم پدرم پاک نویس شده این یادداشت ها را قبلا در سال ۱۳۴۶ به برنامه فرهنگ مردم رادیو ملی ایران که مرحوم سید ابوالقاسم اِنجوی شیرازی (نَجوا) آن را اجرا می کرد فرستاده بودند و چند بار هم از رادیو خوانده شده بود. البته این مراسم خاص روستای کرود است و در روستا های دیگر طالقان ممکن است با تفاوت هایی همراه باشد.
مراسم ازدواج و عروسی در طالقان
ازدواج با ابراز علاقه یک دختر و یک پسر به هم و به دنبال آن در میان گذاشتن موضوع توسط پسر یا فردی که به او نزدیک است با والدینش شروع می شود. روش دوم هم پس از تمایل خانواده به سر انجام گرفتن پسرشان و پیشنهاد به پسرشان انجام می شود. در این صورت دختران فامیل و آشنایان خود را در نظر می آورند و یکی یکی آن ها را با معیارهای خود در ابعاد مختلف می سنجند و نیک و بد آن ها را از نظر خود بررسی می کنند تا بالاخره یکی از آن ها را انتخاب می نمایند و پسر را ترغیب به ازدواج با او می نمایند.
مقدمات عروسی
۱- خواستگاری
آنگاه با بزرگتر خانواده دختر تماس می گیرند و آن ها را از قصد خود مطلع می سازند و می گویند "اگر شما اجازه بفرمایید و مایل باشید و (نام پسر) را به غلامی قبول می فرمایید ما خدمت برسیم". خانواده دختر اطراف موضوع را بررسی و با دختر خود مشورت مینمایند و تصمیم می گیرند و جواب مثبت و منفی خود را به خانواده پسر می دهند. اگر جواب مثبت بود می گویند بفرمایید این راه مال شماست و اگر جواب منفی بود می گویند جواب نه است.
اگر جواب آری بود خانواده پسر از دو کار یکی را انجام می دهند یا شیرینی خوران می گیرند و یا اگر بخواهند خیلی اهمیت بدهند و آن را تشریفاتی کنند قند بِشکِنان می گیرند. اگر قصد نامزدی طولانی را داشته باشند ابتدا شیرینی خوران برگزار می شود و در نیمه نامزدی قتد بشکنان برگزار می شود.
رضا مهاجر/ فکر کنید که به تعطیلات میروید و میخواهید چند روزى را در طبیعت بگذرانید. به همین دلیل به مناطق خوش و آب و هوا سفر میکنید. در همین گردش ، بناگاه با یک منظره برخورد میکنید . به یک روستا وارد میشوید که کاملاً با محیطى که تا به حال در آن زندگى کرده اید، زمین تا آسمان متفاوت است . انگار با یک ماشینِ زمان، به گذشته ها بازگشته اید.نه خبرى از تلفن و اینترنت و پرداختِ قبوض به شکلِ الکترونیک است و نه خبرى از تیرِ چراغ برق و لوله کشى گاز. نه خبرى از خانه هایى سیمانى و تیرآهن است و نه حتى دوچرخه و موتور و ماشینى در آنجا وجود دارد . لباس هاىِ روستاییان همچون گذشته هاى دور است. براى کشاورزى و دامدارى هم نه از تراکتور استفاده میکنند و نه هیچ وسیله دیگرى. بلکه همچون گذشته ها از لوازمِ سنتى، استفاده میکنند.
زبان :مردم طالقان فارسی و لهجه تاتی است تنها در دهکده میناوند مردم آن بزبان ترکی سخن می گویند.
مذهب:
مذهبمردم طالقان تا حدود قرن سوم هجری دین« زرتشت» بوده است با ظهور اسلام وگراییدن مردم قزوین و سایر مناطق نزدیک به طالقان به اسلام ، مذهب شافعی و مالکی در میان آنان رواج پيدا كرده اما چون ساداتی که به طالقان روی آورده پیرو زید بن علی بن حسین ابن علی بودند آیین زید یه را که حسینیه نیز نامتد قبول نموده و به آن علاقمند گردیدند.
با روی کار آمدن صفویه و نفوذ حکمرانان سلسله کیائیه خصوصاً خان احمد اوّل که به آئین شیعه اثنی عشربه معتقد و علا قمند بودند از گسترش و نفوذ آئین زیدیه کاسته شد و بمذهب اثنی عشربه گرویدند. اکنون عموماً مسلمان و شيعه دوازده امامی می باشند.
امامزاده هارون بن موسى جعفر (ع) ششمين فرزند امام هفتم (ع) است .در شرح حال ايشان آمده که در سال 160 هجرى در مدينه متولد شده و در سال 211 هجرى دار فانى را وداع گفته و در روستاى جوستان طالقان مدفون گرديده است .بقعه در 1000 محوطه اى حدود متر که پيرامون آن را درختان کهنسال بلند فرا گرفته واقع شده است .اين بقعه داراى امکانات رفاهى و کتابخانه اى مجهز و زائر سراست.و هم اکنون در حال مرمت و باز سازى . است
بقعه متبرکه امامزاده ابراهيم علی (ع )
آن حضرت از نوادگان حضرت ابوالفضل العباس (ع) است.بقعه ايشان در محوطه اى در منطقه سرسبز و مشجر در روستاى تکيه ناوه طالقان در فاصله 55 کيلومترى شهرستان کرج واقع شده است . قدمت بقعه به عصر صفويه باز مى گردد .اين بقعه داراى ضريحى چوبى مربوط به 200 سال قبل بوده که يک ضريح فلزى نيز به آن ضميه شده است .بناي امامزاده داراى گنبدى مخروطى شکل است و اخيرا مورد مرمت قرار گرفته است.پوشش داخلى گنبد سفيد کارى و ازاره آن از سنگ است .در اين بقعه زائر سرايى جهت رفاه زائرين احداث شده است
بقعه متبرکه امامزاده ابراهيم (ع)
وي از نوادگان امام موسى کاظم (ع) است .اين امامزاده در مرکز روستاي کشرود طالقان در منطقه اى کوهستانى با درختان انبوه و کهنسال واقع شده است .بناى آن منفرد وفاقد الحاقات است . اين بنا فاقد گلدسته است ولي داراى گنبدى مخروطى مطابق با وضعيت معمارى منطقه است که مورد مرمت وباز سازى نيز قرار گرفته است .همچين گورستانى پيرامون امامزاده وجود دارد .اين امامزاده داراى امکانات اوليه رفاهى و آب و برق نيز هست.مرمت اين بناى تاريخى به قرن هفتم يا هشتم هجرى باز مى گردد.
موقعیت جغرافیایی طالقان، منطقهای است متشکل از ۸۰ آبادی که در میان دره بزرگی در کوههای البرز واقع شده است .
غارهای «طالقان
غار بزج: این غار در روستای بزج طالقان واقع شده و در گذشته، از آن به عنوان پناهگاه استفاده میشده است. آثاری از کارهای دستی و محل دروازه و دیدهبانی و همچنین نشیمنگاه در آن دیده میشود. طول این غار ۲۵متر است.
غار کلهسنگ: در کوهی به همین نام در نزدیکی روستای سوهان و روستای آرتون واقع شده.
غار مرغبند: در شمال روستای «ناریان» قرار دارد و کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
دخمه باستانی خلیزر: در مزرعهای به همین نام در روستای «ورکش» قرار گرفته و دارای اتاقها و محل نشیمن است.
دخمه باستانی بادامستان: در کنار امامزاده یوسف، روبهروی روستای «وشته» واقع شده و حدود ده اتاق دارد.طالقان.
طالقان منطقه ییلاقی در میان کوه های برفگیر البرز، از غرب کندوان، تا ۴۰ کیلومتری شرق قزوین گسترده شده است. یکی از بخشهای شهرستان ساوجبلاغ از توابع استان تهران می باشد که در ۱۳۰ کیلومتری شمال غرب تهران واقع شده از شمال به سلسله جبال البرز و رامسر و تنکابن و الموت، از شرق به شهرستان کرج، از جنوب به هشتگرد و ساوجبلاغ از غرب و جنوب غربی به قزوین محدود می گردد.
طالقان در دره بزرگی در میان کوههای البرز قرار دارد. طالقان منطقه ای متشکل از حدود ۸۰ روستای کوهستانی است که طول جغرافیایی آن از شمال شرق به جنوب غرب حدود ۸۰ کیلومتر و عرض جغرافیایی آن حدود ۱۵ کیلومتر است و حدود ۱۳۰۰ کیلومتر مساحت دارد. طول شرقی آن ۵۰ دقیقه و عرض شمالی آن ۳۶ درجه و ۱۲ دقیقه است. زبان مردم طالقان فارسی و لهجه تاتی است.
مهمترین رودخانه طالقان، طالقان رود می باشد که از حاشیه جنوبی شهر می گذرد و به شاهرود می ریزد. فاصله روستا تا شهرک ۷ کیلومتر و ارتفاع آن از سطح دریا ۱۸۴۰ متر می باشد. ناحیه طالقان در دامنه جنوبی ارتفاعات البرز و رشته کوه دیگری از البرز که با فاصله متوسط ۶ کیلومتر از آن به موازاتش از شرق به غرب امتداد دارد واقع شده است. در ناحیه شمال قلل و گردنه هایی طالقان را از مازندران و قزوین جدا می کند. ارتفاعات جنوبی طالقان این منطقه را از دشت جدا نموده است.
به گزارش روابط عمومی اداره کل حفاظت محیط زیست استان البرز درشهرستان طالقان درختان کهنسال با قدمت چندصد ساله وجود دارد که واجد ارزش های تاریخی ، فرهنگی و حفاظتی می باشند. حشمت الله کشیری مسئول دفتر نمایندگی محیط زیست شهرستان طالقان با اشاره به قدمت بیش از ۵۰۰ سال درخت چنار واقع درآسفاران از توابع شهرستان طالقان اظهار داشت : شهرستان طالقان با طبیعت زیبا و بکر دارای جاذبه های بسیار طبیعی و گردشگری می باشد. یکی از این جاذبه ها وجود درختان کهنسال چند صدساله در منطقه است. حشمت الله کشیری در خصوص پیشینه تاریخی درخت آسفاران بیان داشت : در روستای آسفاران درخت چنار تنومندی با عمر بیش از ۵۰۰ سال وجود دارد که در ضلع غربی امام زاده وقبرستان روستا واقع و دارای قطر ۸ متر می باشد . بنا به اظهارات مسئول دفتر نمایندگی محیط زیست طالقان چنار اصلی حدوداً ۲۰۰ سال قبل بریده شده و از ریشه آن مجدداً ۲ تنه و سپس ۵ شاخه جدید روییده است که در بین مردم بومی به چنار پنج تن معروف است که به عنوان یک درخت مذهبی واجد پیشینه آیین های بومی و سنتی منطقه می باشد . لازم به توضیح است قدمت درخت فوق به سده نهم هجری قمری بازمی گردد.
منطقه کوهستانی طالقان یکی از بی نظیرترین دره ها و مناطق کوهستانی ایران واقع در منطقه البرز غربی است که سراسر آنرا از شرق به غرب رودخانه خروشان طالقان رود یا به عبارتی شاهرود طی می کند و با عبور از دریاچه سد طالقان به رودخانه الموت و سپس به دریاچه سد سپیدرود می پیوندد. طالقان منطقه اي است كوهستاني به مساحت تقريبي 1300 كيلومتر مربع كه مركز آن «شهرك» از طريق جاده كنوني حدود 150 كيلومتر از تهران فاصله دارد اما با تكميل شدن جاده اي كه از هشتگرد در حال ساخت است، اين فاصله كاهش بسيار خواهد يافت.
سد طالقان , سدی خاکی با هسته رسی است که یکهزار و 789 متراز سطح دریا و 103 متر از بستر رودخانه ارتفاع دارد. این سد در 120 کیلومتری شمال غربی تهران و در جنوب رشته کوههای البرز در دره طالقان قرار گرفته است. نیروگاه غرقآبی طالقان نیز که در زیر دریاچه سد طالقان ساخته شده است 18, مگاوات ظرفیت تولید برق دارد. این طرح به ارزش حدود 143 میلیون دلار با همکاری شرکت "مهندسی آب و منابع نیروگاهی آبی " چین اجرا شده است.
چشمه ها وغارهای طالقان:
كوههاي بلند رشته كوه البرز مملو از چشمههاي آب گرم است و طبيعتأ منطقه طالقان هم كه در كنار اين رشته كوهها واقع شده، از اين قاعده مستثني نيست. مشهورترين اين چشمهها عبارتند از: چشمه آب گرم در شمال روستاي گراب در بالاطالقان، چشمه آب گرم «گنداب» در شمال روستاي دهدر در بالاطالقان و چشمه آب گرم در شمال روستاي هرنج. همچنين در اين منطقه غارها و دخمههاي طبيعي فراواني وجود دارد كه برخي از آنها را معرفي ميكنيم.
غار بزج: اين غار در روستاي بزج طالقان واقع شده و در گذشته، از آن به عنوان پناهگاه استفاده ميشده است. آثاري از كارهاي دستي و محل دروازه و ديدهباني و همچنين نشيمنگاه در آن مشاهده ميشود. طول اين غار 25متر است.
غار كلهسنگ: در كوهي به همين نام در نزديكي قريه سوهان و قريه آرتون واقع شده. دهانه غار بسيار تنگ است. پس از پيشروي در غار، دهانه چاهي به عمق 4 متر نمودار ميشود كه بايستي به كمك طناب از آن پايين رفت و در آنجا محوطه بزرگي ديده ميشود كه تعداد زيادي اسكلت انسان روي هم انباشته شده است. درون اين غار، منابع آبهاي زيرزميني ديده ميشود و از سنگچينيهاي دستي درون غار استنباط ميشود كه سابقا عده زيادي درون اين غار ميزيستهاند.
غار مرغبند: در شمال روستاي «ناريان» قرار دارد و كمتر بدان توجه شده است.
دخمه باستاني خليزر: در مزرعهاي به همين نام در روستاي «وركش» واقع شده و داراي اتاقها و محل نشيمن است.
دخمه باستاني بادامستان: در جوار امامزاده يوسف، روبهروي روستاي «وشته» قرار گرفته و حدود ده اتاق دارد.
آبشارهای طالقان:
ميزان بارندگي نسبتا زياد اين منطقه كوهستاني و چشمهساران فراوان و رودخانههاي فصلي و دائمي آن، منشاء وجود و پيدايش آبشارهاي زيادي است و اين از ديگر جلوهها و زيباييهاي طبيعي طالقان به شمار ميرود.
آبشارهاي متعدد فصلي و دائمي در انحناء و سينه كوهها و دامنه ارتفاعات، چشمها را مينوازد. مشهورترين اين آبشارها عبارتند از: آبشار «شلبن» در جنوب روستاي بزج، آبشار «ترنو» در جزينان دربند و آبشار «آسكان» در روستايي به همين نام، آبشار «سفيدآب» در جوار مزرعه و كوهي به همين نام كه در غرب قله شاهالبرز واقع است.
اين آبشارها در فصل زمستان، جلوه خاصي از زيبايي به خود ميگيرند و به حدي قنديلهاي يخ تشكيل ميدهند كه اعجاب بيننده را برميانگيزند.
قلل منطقه طالقان:
راه رفتن بر البرز بارزترين ويژگي طبيعت طالقان، وجود ارتفاعات و قلل متعدد و زيباست. رشتهكوه فرعي طالقان، بخشي از رشتهكوه اصلي البرز است كه طول آن حدود 90كيلومتر و عرض آن از 5 تا 25كيلومتر است.
معروفترين قله رشته طالقان، شاهالبرز (البرز بزرگ) با بلنداي 4200متر از سطح درياست كه در شمال آن، هشت يخچال كوچك، ديدني و زيبا وجود دارد كه جمع مساحت آنها حدود 260000 مترمربع است. پوشش گياهي غني و چشمهساران زلال و آبشاران متعدد آن، زيبايي كمنظيري به اين قله داده است؛ قلهاي كه در عين حال سفره پرباري براي دامداران منطقه و مامني گشادهدست براي حيات وحش منطقه است. چهره زيبا و نعمات فراوان شاهالبرز، اين قله را در ديده دلبستگان آن، به هيات زيباترين چكاد جهانشان جلوهگر ساخته است. شاهالبرز 5 قله فرعي دارد كه بين گردنه مالخاني و تنوركان واقع شده است.شاه البرز، نمونهاي است از دهها قله ديگر طالقان كه از جمله مهمترين آنها عبارتند از:
قله «صاد» با ارتفاع حدود 4000 متر از سطح دريا در شرق دره جزينان، قلل «كلوان1» و «كلوان2»، «ميشچال2،1و3» با ارتفاع 4150 تا 4200 متر، قلل «لشكرك كوچك» و «لشكرك بزرگ»، «زرين كوه» يا «ماسهچال»، «كاهار بزرگ و كوچك».
دكتر هانس بوبك - استاد دانشگاه و زمينشناس اتريشي - در سال 1934، نقشه صحيحي از علمكوه را با مقياس يك/صدهزارم و با استفاده از برخي عكسهاي هوايي تهيه كرده است كه اين نخستين گام بسيار مهم و ارزنده در راه شناسايي منطقه طالقان و تختسليمان به حساب ميآيد. وي از طريق دره «پراچان» كه مسير جنوبي دستيابي به قلل رشته تخت سليمان است، با استفاده از راهنمايان محلي از گردنه هزارچم عبور و كليه قلل مشخص سمت شرقي و غربي گردنه را نامگذاري كرده كه با استفاده از گويش محلي روستاي پراچان انجام پذيرفته است.
تاريخچه منطقه طالقان:
تاريخ طالقان به 4500 سال قبل بازميگردد و آثاري از سلسلههاي مختلف پادشاهي در اين منطقه وجود دارد. زبان مردم طالقان، فارسي و لهجه آنها تاتي است و تنها در دهكده ميناوند، مردم به زبان تركي سخن ميگويند. آيين مردم طالقان تا حدود قرن سوم هجري، دين زرتشت بوده است. با ظهور اسلام و گرويدن مردم قزوين و ساير مناطق نزديك طالقان به مذهب شافعي و مالكي، مذاهب جديد در ميان آنان رونق پيدا كرد اما چون ساداتي كه به طالقان روي آوردند پيرو زيدبنعليبنحسينابنعلي بودند، مردم طالقان، آيين زيديه را كه حسينيه نيز ناميده ميشود قبول كرده و به آن علاقهمند شدند. ظاهرا مذهب اسماعيليه در طالقان نفوذ و دوام قابل ملاحظهاي نداشته است زيرا مردم طالقان، بيشتر در قلمرو نفوذ حكمرانان زيديمذهب قرار داشتهاند. به هر حال با رويكارآمدن صفويه و نفوذ حكمرانان سلسله كيانيه - خصوصا خاناحمد اول كه به آيين شيعه اثني عشري معتقد و علاقهمند بود - از گسترش و نفوذ آيين زيديه كاسته شد و مردم به مذهب اثنيعشري گرويدند. اكنون عموم طالقانيها شيعه دوازده امامي هستند.
راههای دسترسی:
موقعيت جغرافيايي طالقان، منطقهاي است متشكل از 80 آبادي كه در ميان دره بزرگي در كوههاي البرز قرار دارد. اين منطقه با مساحتي حدود 1300 كيلومترمربع مساحت، در فاصله حدود 140كيلومتري تهران واقع شده و ارتفاع آن از سطح دريا از 1400 تا 2600متر، متغير است. طالقان، يكي از شهرستانهاي حومه تهران است كه از شمال به كلاردشت و الموت و منجيل، از غرب به اوشان، از جنوب به قزوين و آبيك و هشتگرد و كرج و از شرق به كندوان و كرج متصل ميشود.
اگر از تهران به سمت اين منطقه برويد، با طی کردن مسیر اتوبان کرج به سوی قزوین و وارد شدن به جاده سمت راست آن (از شهرهاي كرج، هشتگرد و آبيك گذشته و 4 كيلومتر بعد از آبيك، به جاده انحرافي و اختصاصي طالقان ميرسيد) به منطقه زیاران پس از طی 28 کیلومتر از کناره اتوبان بر فراز گردنه ابراهیم آباد با دیداری از سراسر دره طالقان به داخل آن سرازیر می شویم. پس از رسیدن به پست نیروی انتظامی مستقر در مسیر لار و جاده آسفالته فرعی شده رو به سوی غرب کم کم ارتفاع کم کرده با عبور از آبادیهای سنگ بن و کمپ سر به کماکان و سپس به کناره نیلگون دریاچه سد طالقان میرسیم.
مشخصات سد:
اولين طرح هاي مربوط به احداث سد طالقان به دهه 30 بازميگردد. كه متاسفانه به دليل پاره از مسائل زمين ساختي و نيز مسائل نامعلوم احداث اين سد به تعويق افتاد تا در سال ۱۳۶۶ ساخت اين سد بارديگر موردتوجه قرارگرفت و مطالعات آن دوباره آغازشد كه گزارش نهايى اين مطالعات همراه با اسناد مناقصه در سال ۱۳۷۱ به سازمان آب منطقه اى تهران تسليم شد.
باتوجه به وضعيت خاص زمين شناسى محل سد و حساسيت و اهميت پروژه از سه كارشناس بين المللى سدسازى دعوت شد تا طراحى پى و بدنه سد را موردبررسى قرارداده و نظر خود را اعلام كنند كه اين بررسى در سال ۱۳۷۲ انجام و گزارش آن در ارديبهشت همان سال تحويل مسؤولين شد كه بنابر نظر اين كارشناسان، لازم بود كه كليه اسناد و مدارك فنى طراحى توسط يك مؤسسه معتبر بررسى و بازنگرى شود. درپى اين پيشنهاد، بررسى طرح به انستيتو هيدروپروجكت مسكو واگذارشد. اين مؤسسه نيز محل سد و طراحى را مناسب تشخيص نداد و محور ديگرى را براى ساخت سد پيشنهاد داد.
اين سد بر روي رودخانه طالقان در منطقه دره طالقان در 120 کیلومتری شمال غربی تهران واقع شده است. سد از نوع سنگریزه ای با هسته رسي ميباشد. تاريخ شروع ساختمان آن در سال 1380 و تاريخ خاتمه سال 1385 مي باشد. طول تاج 1111 متر و ارتفاع از پي 109 متر است. همچنين ارتفاع از كف 103 متر است. گنجايش كل مخزن 420 ميليون متر مكعب و گنجايش مفيد مخزن 329 ميليون متر مكعب است.
ماهیان سد طالقان:
در کناره سد مکان بسیار مناسبی برای ایجاد کمپ و ماهیگیری است. از ماهیهای این دریاچه میتوان به زردپر، قزل آلای رنگین کمان و کپور اشاره نمود. همچنین پل بزرگی بر روی رودخانه طالقان قرار دارد که با استفاده از آن می توان به سوی دیگر رهسپار شد و امکان دست یابی به روستاهای سوهان و کش فراهم می گردد.
آن چه مي خوانيد ، روايتي است از سفر شهيد نواب صفوي به منطقه طالقان كه توسط برادرش مرحوم سيد هادي ميرلوحي نقل شده است : * پس از 15 بهمن 1327 كه به طرف محمدرضا پهلوي تيراندازي و وي مجروح گرديد، سختگيريها بر نواب و همراهانشان شدت پيدا كرد. با پيشنهاد آيتالله طالقاني، نواب به همراه برخي يارانش به منطقه طالقان كه حدود 1300 روستا را شامل ميشد رفت و در روستاي " وركش " در منزل كربلايي فضلالله منزل گزيد. در هنگام اقامت نواب در منطقه طالقان، به وي خبر ميدهند كه در يكي از روستاهاي مجاور، دهي است كه بهائيان در آن به آزار و اذيت مسلمانان روستا ميپردازند. نواب بلافاصله واحدي را براي حمايت از مسلمانان به آن روستا ميفرستد. مردم به استقبال واحدي ميآيند و پس از ده روز به گونهاي روح شجاعت و جسارت در مردم مسلمان دميده ميشود كه بهائيان مجبور به تمكين در برابر خواستههاي مردم مسلمان روستا ميشوند و بزودي روستاي مزبور از لوث بهائيان پاکسازي ميشود.
منزل آيت الله طالقاني ، مبارز سياسي معاصر در كلبرد و يادمان درويش عبدالمجيد طالقاني در مهران ، از آثار ديدني تاريخي فرهنگي طالقان به شمار مي آيند .از ديگر آثار و بناهاي تاريخي طالقان - برجاي مانده از آسيب هاي طبيعي- ميتوان به برخي قلعه ها ، امام زاده ها ، مقابر حمام ها و آسياب هاي آبي اشاره نمود : ارژنگ قلعه در ميناوند ، قلعه منصور و قلعه كيقباد در شمال هرنج ، قلعه دختر در گنه ده ، قلعه پراچان و قلعه فاتيس ، امام زاده هارون در جوستان ، شاه محمد حنيفه در كركبود ، امام زاده زكريا در ميراش ، امازاده ابراهيم در تكيه ناوه و نيز امام زاده هاي روستاهاي سيدآباد ، اورازان ، كش ، كشه رود ، كلاه رود ، اسفاران ، خجيره ، بقعه مير در وشته و مقابر پيران در ميزان ، مهران ، گنه ده و آوانگ ، بقاياي آسيابهاي آبي در برخي از روستاها و نيز آثار نهر بزرگ انتقال آب از طالقان به قزوين در امتداد قله هاي رشته كوههاي جنوبي طالقان بسيار ديدني هستند
طبيعت روح نواز طالقان بعنوان مهمترين جاذبه هاي منطقه ، گردشگران بسياري را بسوي خود جلب مي كند قله استوار شاه البرز با ارتفاع 4200 متر در بلندترين نقطه مرز طالقان و الموت و قله هايي همچون سات ، بام ، ناز ، كهار ، زرينه كوه ، لشكرك ، و كلوان با ارتفاع بين 3400 تا 4200 متر به همراه غارهايي مانندمرغ بند در ناريان ، كله سنگ در دنبليد ، خلي زر در وركش و غارهاي بزج و بادامستان و نيز آبشارهاي سفيدآب در غرب شاه البرز ، شل بن در غرب بزج ، تره نو در جزينان و آبشارهاي آسكان سوهان و كركبود ، مجموعه اي متنوع و كامل را براي دوستداران طبيعت فراهم آورده اند . نزديكي به ارتفاعات علم كوه و تخت سليمان و نيز وجود چند مسير راهپيمايي كم نظير كه طالقان را به سواحل درياي خزر مربوط ميكند بر جذابيتهاي طبيعي منطقه افزوده اند . ويژگيهاي تاريخي ، طبيعي و فرهنگي طالقان موجبات ظهور مشاهيري در زمينه هاي گوناگون هنري مانند : خط ،نقاشي ، و موسيقي را فراهم آورده و بزرگاني همچون ، درويش عبالمجيد طالقاني ( استاد بلامنازع خط شكسته ) ميرعماد و غلامحسين اميرخاني ( اساتيد گذشته و معاصر خط نستعليق ) و استاد استادان موسيقي غلامحسين درويش ( درويش خان ) را در دامان خود پرورانده است . محمد هاشم ميرزا ( متخلص به افسر ) اينچنين سروده است : درويش زمان ما و درويش نخست هر يك به رهي رسم تجدد مي جستآن يك خط راست را شكسته بنوشتوين موسيقي شكسته را كرد درست
راه طالقان ـــ قزوین : از طریق ناوه ـ قاضی کلایه ـ گزنه راه طالقان ـــ قزوین : از طریق کما کان ـ کلانک ـ فشکلدره راه طالقان ـــ آبیک : از طریق زیدشت ـ گردنه ابراهیم آباد ـ صمغ آباد ـ زیاران این راه تنها راه ورودی جاده ای است که از محور های ارتبا طی کرج-قزوین (بعد از کارخانه سیمان آبیک) منشعب می شود و پس از عبور از زیاران و صمغ آباد به طالقان منتهی می شود.راه طالقان ـــ قزوین : از طریق پرکه ئه رودبار محمد زمان خانی راه طالقان ـــ ساوجبلاغ : طریق فشندک ـ میناوند ـ گردنه تنگ دره ـ هیو ـ فشند راه طالقان ـــ براغان : از طریق گوران ـ گلیرد ـ گردنه مامشکه در ولیان ـ براغان راه طالقان ـــ لوراء از طریق جوستان ـ گته ده ـ آزاد بر راه طالقان ـــ کلاردشت از طریق جوستان ـ ناریان ـ گردنه دریچه ـدلیر راه طالقان ـــ چالوس از طریق جوستان ـ ده در ـ گردنه ماس چال ـ انگران ـ دزدبن (دیزبن) راه طالقان ـــ چالوس از طریق جوستان ـ آسکان ـ سیاه بیشه ـ گردنه چم ـ دزدبن (دیزبن)راه طالقان ـــ تنکا بن از طریق جوستان ـ مهران ـ گردنه صاد ـ آبگرم دهستان سه هزارـ درجان راه طالقان ـــ الموت از طریق کولج ـ حسنجون ـ نگار چشمه ـ گردنه مالخانی ـ آوه ـ مدان ـ شهرک (الموت)
طالقان در 120 کیلومتری شمال غربیتهران واقع است.. طالقان منطقه اي متشكل از حدود 80 روستای كوهستانياست. طول جغرافيايي طالقان ازشمال شرق به جنوب غرب حدود 80 كيلومتر و عرض جغرافيايي آن حدوداَ 15 كيلومتر ميباشد. منطقه ييلاقي طالقان با مردماني مهربان ، مهمان نواز وفرهنگ دوست در ميان كوههاي پر برف البرز از غرب ارتفاعات كنوان تا چهل كيلومتري شرق قزوين دامن گسترده است ، شاهرود ، رگ حياتي اين سرزمين ديرسال از كوهپايه هاي شرقي آغاز و با طولي نزديك به 105 كيلومتر به غرب ميرود ، اين شريان آبي ، بيش از 15 رودخانه كوچك و بزرگ منطقه را ، كه از چشمه سارها و برفابها سرچشمه ميگيرند به همراه خود تا سپيدرود ميبرد ، تا با آبهاي قزل اوزون آميخته و راهي درياي خزر شود سد مخزني طالقان با ظرفيت 220 ميليون متر مكعب كه بر روي شاهرود ساخت شده است نقطه عطفي مهم در تاريخ ، جغرافيا و محيط زيست منطقه محسوب ميگردد و تحولات و آثار عظيمي را از خود بر جاي خواهد گذاشت ، طالقان با وسعتي حدود 1200 كيلومتر مربع در 36 درجه و 12 دقيقه عرض شمالي و50 درجه و 47 دقيقه طول شرقي ، در شمال غربي تهران قرار دارد ، ميانگين درجه حرارت ساليانه در طالقان حدود 9.5 + متوسط ، حداكثر 27.6 + و متوسط حداقل 11.3- درجه سانتيگراد و ميانگين بارندگي ساليانه حدود 500 ميليمتر مي باشد روستاهاي زيباي طالقان در دامنه هاي جنوبي و شمالي ، در ارتفاع 1200 تا 2600 متر از سطح دريا در امتداد رودخانه ها و كنار چشمه سارها ، پراكنده شده اند . شايد هنوز هم بتوان در حافظه پيران طالقان گوشه هايي از منظومه عاشقانه عزيز و نگار را جستجو كرد كه نمونه اي غني از فرهنگ شفاهي اصيل عامه و داراي ارزشهاي ويژه موسيقيايياست و تا نواحي دوري از گيلان ، طالش و مازندارن بصورت موسيقي شباني رواج دارد .
اسمهاي روستاهاي پايين طالقان بالا طالقان و ميان طالقان
روستاهای طالقان
اطلاعات فواصل تا شهرک و تعداد خانوار به صورت تقریبی می باشد. متأسفانه اطلاعات تعدادی از روستاها هنوز تکمیل نشده که مدیریت سایت تلاش می کند در اولین فرصت ممکن اطلاعات را تکمیل نماید.
مدنیت طالقان به دوران قبل از میلاد مسیح می رسد. شواهد تاریخی اثبات می کند که مدنیت در بعضی بخشهای طالقان به بیش از 4 هزار سال پیش می رسد.
احتمالات تاریخ باستان گواه این مطلب است که طالقان تابع تاریخ قوم مارد بوده و یا دست کم از حوادث تاریخی مذهبی و اجتماعی مردم این منطقه به دور نبوده است. اولین کسی که طالقان را از قلمرو آمردها دانسته آقای محمد علی گلریز در کتاب مینودر (باب الجنه) بوده است.
از گواهی نویسندگان کلاسیک درباره زیستگاه آمردها بر می آید که ایشان میان کادوسیها و تپورها یعنی در بخشهای کنونی آمل، نوشهر، طالقان و رودبار الموت می زیسته اند. همینطور استنتاج ها و یافتن قرینه ها و اشارات جغرافیایی و نژادی نشان می دهد، طالقان در زمان ایران باستان جزئی از سرزمین ماردها بوده است.
واژه «مرد» که در گات ها (اوستا) به صورت مرت در فرس هخامنشی مرتیه در پهلوی هرتوم و در فارسی مردم آمده است، صفتی است به معنای درگذشتن، نیست شدنی که از ریشه مر (Mar) می باشد که در فرس هخامنشی به معنی مردن و در پهلوی مورتن است.
هرودت در شرح طوایف پارسی می نویسد: " پارسی ها به شش طایفه شهری و ده نشین و چهار طایفه چادرنشین تقسیم شده اند شش طایفه اولی عبارتند از: پاسارگادیان، مرفیان، ماسپیان، پانتالیان، دروسیان، گرمانیان و مردها یکی از چهار طایفه دوم هستند."
چنانکه از نوشته های مورخان و دانشمندان دوره های پیش از میلاد برمی آید مرزهای چهارگانه سزمین گروه مردها بدین گونه بوده است از خاور به مرز ورگانا (استان گرگان) و بخشی به پارت از شمال به دره یا در اکسیپن (کاسو – کاساک – کازاک قزاقهای قفقازیه کنونی بازماندگان این نژادند) به هر حال آنچه در این میان موردنظر ماست در صحت آن اطمینان داریم وجود قومی به نام آمارد در جنوب غربی دریای مازندران است همینطور رودخانه سفید رود کنونی را جغرافی نگاران باختری به نام قبیله آماردها، آمردیوس نام برده اند.
مردمان مردی دارای کارگاههای دستی خانگی بوده اند که به کمک و دستیاری آن پوشاک و خوراک و ابزارآلات و ساز و برگهای خانگی – جنگی و کشاورزی و فرآورده های دیگر برای خود تهیه می نمودند لباس آمردها از پوست بز و کلیچه (نیم تنه با آستین) کوتاهی که خودشان آن را سبززن می گفتند تهیه می شده است تیرو کمانی داشتند از چوب خیزران که در زمینشان می روئید تیرها را در دست چپ و کمان را به شانه می نهادند و شمشیری به خود آویزان می کردند سپر و نیزه و خنجر کوچکی داشتند که خنجر با با بندی مانند بند شمشیر به خود می آویختند اسلحه گروه آمردها عبارت بود از سپر و نیزه کوچک، حربه برنده ای داشتند که مانند قمه بود و پابندی مثل شیشه که آن را حمایل می انداختند.
از گفته تاریخ نگاران چنین استنباط می شود که قبل از حمله اسکندر به مردها در 331 سال قبل از میلاد کسی به منطقه تحت سیطره آنها هجوم نیاورده بود بعد از حمله اسکندر نیز آنها مستقل بودند دیو دور سی سی لی از مورخان یونانی شرحی کامل از چگونگی حمله اسکندر به ماردها بیان می کند پیرنیا نیز گزیده ای در باب چگونگی حمله اسکندر به ماردها بیان کرده است درباره خوی و احوال آماردها گواهی هایی از مورخان باختری برای ما مانده است. مثلاً ژوستن آنان را نیرومند و شجاع خوانده آریان می گوید که آماردها مردی بودند بی بضاعت ولی در کشیدن بار فقر و قحطی دلیر.
کنت کورث نیز در این مورد می نویسد پس از آنکه اسکندر پارس را غارت و شهرهای زیادی را ویران ساخت داخل ولایت ماردها شد این قوم از مردمان دارای اخلاق و آداب خاصی بودند آنها مردمانی زحمتکش و دلیر بودند که اسکندر تنها و با تهدید به آتش زدن تمامی جنگلها موفق به شکست آنها گردید.
با ورود اسلام مناطق آماردها اهمیت و رونق پیدا می کند در حالیکه نام و آوازه آماردی در طی دوره ساسانیان محو و جای خود را به دیلم و دیلمیان می دهد.
با توجه و شواهد و قرائن تقریباً می توان اقوام کنونی طالقان را بازمانده قوم مارد دانست حال آنکه اظهارنظر قاطع در این مورد ممکن نیست.